کنم ثنای کسی کو بگردش پرکار/ عیان نمود چنین ماه و سال و لیل و نهار
قصاب تخلص را نگارنده با صاحب این دیوان پنج تن میشناسد:
۱. امیربیک اصفهانی که پیشه قصابی داشته و در ص ۵۵۷ رو معرفی گردیده و این بیت از او است.
روزی بشب کنم بصد اندوه سینه سوز/ شب را سحر کنم بامید کدام روز
۲. قصاب یزدی است که در ص (تاریخ یزد آیتی) نامبرده شده.
۳. یغمای جندقی (۱۱۹۶-۱۲۷۶ق.) که غزلیاتی در مطایبه و هجو به تخلص قصاب سروده و به قصابیه مشهور میباشد.
۴. صاحب دیوانی که در ذیل «مجموعه دیوانها» در این فصل از آن معرفی میشود و ظاهرا جز دو نفر نامبرده اول و مسلما غیر از یغما میباشد.
۵. صاحب این دیوان است که بنابر تصریح در این بیتها:
ص ۳۸ نسخه:
رود ز کشور مازندران بخطه گیلان/ عریضه من مضطر بلاهجان برساند
ص ۲۷ نسخه:
صیت انعام تو پا بیرون نهاد از ملک گیلان/ شهرت احسان تو زانجا سوی مازندران شد
ص ۶۹ نسخه:
کنون باز تیغ زبان من اکنون/ مسخر نمود است مازندران را
ص ۲۴۸ نسخه:
غرض دو روز دگر میروم به مازندر/ چه من غریب به گیلان کس دگر نبود
و اشارتی که در ابیات دیگر دارد مازندرانی است و گاهی بلاهجان و گاهی در کسکر بوده و تاریخ بنائی به نام سیمبر که صالح خان نام در آن ساخته گوید:
گفت قصاب بهر تاریخش/ سال تاریخ غره مه باد
و این ماده تاریخ سال ۱۲۵۰ق. را میرساند و نیز در ص ۲۳-۲۵ ورود شاهزاده ملک آرا را به مازندران به قصیدهای تهنیت گفته و چنانکه در روضه الصفا ناصری مندرج است این شاهزاده در ۱۲۵۱ق. به حکومت آن خطه منصوب گردیده است و از این دو تاریخ زمان و عصر شاعر به دست آمد.
گویا از مازندران و گیلان تجاوز نکرده و به جای دیگر نرفته ولی آرزوی رفتن به شیراز را داشته چنانکه در ص ۲۹ گوید:
از این شهر قصاب بگذر ز همت/ بشیراز بر همچو طبع روان را
نویسنده نام خود و سال نگارش را ننگاشته، طرز خط و کاغذ و مرکب شهادت میدهند که از نیمه دوم ق ۱۳ق. کتابت شده و این احتمال را ایجاد میکند که خود شاعر تصحیح کننده است.
نوع خط:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
نستعلیق.
فرنگی.
میشن.
ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه ۱۵۵۵-۱۵۵۶.
مندرجات آن عبارت است از:
۱. قصائد در حمد و نعت و منقبت ائمه اثنی عشر (ع) (ص ۱-۶۵ و ۲۴۰-۲۴۶)،