یا من کل زمره العقول عن وصف جلاله ... قوله الشیخ (کذا) هذه اشارات الی اصول و تنبیهات علی جمل. نقل الشارح المحقق عن الفاضل الشارح فی اوایل قسم المنطق .... .
انجام نسخه: ... و هو تلازم بالعرض لا بالنظر الی انفسها مع قطع النظر عن الامور الخارجه و هذا تلازم (نسخه: یلازم) بالذات لا بالتبع و هو التلازم بالحقیقه لاذاک. ثم لایخفی ان الایجاب المعتبر فی العله فی القسمین لیس علی و تیره واحده فانه فی القسم الاول معتبر فی العله ... بل بالقیاس الی الربط بینها کما اشرنا الیه ثم. فر۶.
نوع خط:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
نسخ.
آهار مهرهدار.
تیماج قرمز.
1
1
1
1
آخرین کلمه «فرع» گوشه پایین زیر صفحه نوشته شده و این نشانه آن است که مطلب دنباله داشته. نسخه آستان قدس چنان که فهرست آن کتابخانه نشان میدهد (۴/ ۷۶) تا قسمتی از مسئله تناهی ابعاد است و تناهی ابعاد مسئله چهارم از نمط اول اشارت است. صاحب ذریعه آن را تمام قسمت تالیف شده از این حاشیه دانستهاند. اما چنان که ملاحظه گردید نسخه ما با اینکه نزدیک به دو برابر نسخه مذکور است باز نمیتوان آن را تمام قسمت تالیف شده دانست.
بر پشت نخستین برگ چندین یادداشت دیده میشود و تاریخ یکی از آنها که خوانده میشود ۱۱۱۸ق. است.
برگهای نسخه فاقد جدول بندی است .
بالای سخنان خواجه نصیر (متن) خط قرمز کشیده شده و در آغاز آن «قوله» با قلم قرمز نوشته شده است.
1
این نسخه از آن آقا علی مدرس بوده و بر کنار صفحات ۲۹،۳۰، ۵۰، ۱۱۱، ۱۱۶ (اینک حاشیه صفحه ۱۱۶ برای نمونه نقل میگردد. این حاشیه مربوط به گفته ذیل است از مولف درباره جسم: «لما فرض کون الجسم موضوعا للاتصال و الموضوع متقدم بالوجود علی العرض یلزم کونه فی وجوده المتقدم علی الاتصل غیر متصل البته و هو موجود فی نفس الامر فتفطن». نگارنده حاشیه بالا خود درباره توجیه کلمه «فتفطن» چنین نوشته است: «اشاره الی انه یلزم علی ذلک کون الجسم مجردا فی ذاته عن الاحیاز و کونه من الامور المجرده التی لا یمکن حلول سنخ الامتداد فیه فاذن حلول الاتصال فیه فی مرتبه من المراتب النفس و لا مریه یوبج کونا فی مرتبه ذاته متصلا و هذا بخلاف ما لو فرض کون الهیولی فی ذاته خیاله عن الاتصال و الانفصال اذ لیس لها مرتبه وجود متقدم علی الصوره الاتصالیه اذالصوره بطبیعتها شریکه لعله الهیولی لانها فعلیه و کل فعلیه متقدم بذاتهاه علی القوه ذلک ۱۱۰ عفی عنه».) و ۳۳۰ حاشیههایی است با امضای رمز «۱۱۰ عفی عنه» که نزد نگارنده مسلم شده که از آقا علی مدرس زنوزی و به خط او است.
(مربوط به پدیدآور) : مولی عبدالرزاق پسر علی پسر حسین لاهیجی و ملقب به فیاض شاگرد مولی صدرا و مانند فیض داماد استاد خود بوده. صاحب روضات تاریخ درگذشت او را ضبط نکرده و صاحب ذریعه و اعیان الشیعه که از ریاض العلماء نقل کرده اند تاریخ درگذشت لاهیجی را در ۱۰۵۱ق. نوشته اند اما این ضبط درست نتواند بود زرا لاهیجی گوهر مراد را به نام شاه عباس ثانی (۱۰۵۲-۱۰۷۷ق.) کرده و کتاب دیگر خود سرمایه ایمان را پس از او نگاشته مرحوم مدرس خیابانی (در ریحانه الادب: فیاض) متوجه این مشکل شده و ضبط دیگر (۱۰۷۲ق.) را ترجیح داده است . در فهرست دانشگاه جایی ۱۰۵۱ق. و جای دیگر ۱۰۷۲ق. نوشته است.
نک: اسفار ش ۱۷۰۱ و تعلیقات ملاصدرا بر شرح حکمه الاشراق در همین فهرست (ش۱۷۶۷) مهر فرزند او که نقش آن (حسن بن علی الحکیم) است بر پشت نخستین برگ موجود است.
شرح بر اشارات خواجه و محاکمات. وی بر طبق نوشته خود او در دیباچه قصد آن داشته کتابی در بیان مشکلات قسمت طبیعی و الهی شرح خواجه نصیر طوسی بر اشارات بنگارد. اما نسخه هایی که تاکنون دیده شده ناتمکام هستند و صاحب ذریعه از ریاض العلماء نقل کرده که لاهیجی این کتاب را به پایان نرسانده (اما امین عاملی که فهرست مولفات لاهیجی را از ریاض نقل کرده این نکته راغ درباره این حاشیه نگفته).
لاهیجی در دیباچه از خواجه نصیر طوسی با تجلیل فراوان یاد کند و گوید : «تا کنون هیچ یک از دانشمندان بر عمق مطالب این کتاب دست نیافته اند و قطب رازی جز آنکه خصومت و جدال را افزوده و از پس پرده خیال به این کتاب نگریسته و دیگران را به هیچ نشمرده کاری نکرده است تا چه رسد به پیروان قطب که هر چه دارند از او دارند». وی هر چند به نوشته دیباچه قصد حل شرح مشکلات شرح خواجه در این کتاب داشته اما گاه سخن شیخ (متن اشارات) گاه عبارت خواجه و گاه نوشته های محاکمات و یا شرح امام فخر رازی را عنوان سخن و بحث خود ساخته و آن ر ابا «قوله» و یا «قال» آغاز کرده. از این رو بهتر آن است این تا لیف را حاشیه اشارات و شرح خواجه و امام و محاکات نام نهاد.
از آغاز طبیعیات است تا قسمتی از مسئله هشتم (کیفیت تعلق هیولی به صورت) از نمط اول.
آغاز مسئله ۸ (ص۲۴۴): قال الشیخ و اعلم ان الهیولی مفتقره فی ان تقوم بالفعل الی مقارنه الصوره. اعلم ان هذا الکلام لا یخلو عن انغلاق شدید ... .