در دیباچه این دیوان نام این شاعر جوزا تخلص ابوتراب بن حسن حسینی تصریح گردیده. از بیانات وی به دست میآید که در یکی از دهات نطنز (چشمه نام) میزیسته و آرزو داشته که غزلیات وی چون غزلیات خواجه حافظ مورد تفال گردد، از این رو آنها را مرتب به حروف تهجی بر حسب ردیفها نموده و «دلگشا» نام نهاده.
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
فرنگی.
تیماجی.
ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه ۱۴۸۶-۱۴۸۷.
برای نشان دادن طرز شعر و مقام مرتبه شاعر بهتر این دیدم که چند بیت از مقدمه آن را در اینجا بیاورم و زبان دربندم.
اینکه ما گفتیم وی را دلگشا/ بهر تقبیح ضمیر مادعی
اول ار بگشودنش خواهی اگر/ شرح احوالی بگوید از وفا
هم سلام و هم تحیت بایدت/ گفتن از بهر علی مرتضا
پس زبان بگشا به آواز جلی/ با تولای شه دین لافتی
گوی آیات همه ناد علی/ پس تفال زن به نظم دلگشا
گر به انصاف اندرین آری تو دست/ رحمتی خواهی فرستادن بما
مدتی از آنکه جوزا روز و شب/ خون دل خورد است در عین جفا
کین بماند یادگارش در جهان/ خود بود مستغرق فیض خدا
از بیانات دیباچه بر میآید که شاعر جز مندرجات این نسخه از دیوان (۳۵۰۰ بیت) اشعاری داشته.
این نسخه بنابر تصریح در ص ۸ در ماه رجب سال ۱۲۸۷ق. آغاز نگارش آن بوده و چنانکه از مندرجات پشت صفحه نخستین و حاشیه ص ۲۹۸ نسخه به دست میآید در ۱۲۸۸ق. در دست خود شاعر بوده و ابیات و قصائدی بر آن افزوده و شاید همه نسخه نیز خط خود شاعر باشد و مندرجات آن عبارت است از ترکیب بند (ناقص) ص ۱-۲، ۲. دیباچه ص ۳-۸، ۳. قصیده ص ۸، ۴. غزلیات ص ۲۷۹-۲۷۳، ۵. ترجیعات ص ۲۷۵-۲۸۸، ۶. رباعیات ۲۸۸-۲۹۷، ۷. فردها ۲۹۸-۲۹۹ و نسخه از آخر افتادگی دارد و ابیات موجوده در آن در ح ۳۵۰۰ بیت است.