آغاز (ص اول پس از بسمله): تعلیقات لابی علی الحسین بن علی بن عبدالله بن سینا. ان العالم انما یصیر مضافا الی الشیء المعلوم بهیئه تحصل فی ذاته و لیس الحال فی العالمیه کالحال فی التیامن و التیاسر الذی اذا تغیر الامر الذی کان سببا للتیامن تغییر هیئته. (تعلیقه) هذه الموجودات کلها صادره عن ذاته و هی مقتضی ذاته فهی غیر منافیه له ... (تعلیقه) المعنی البسیط هو الذی لایمکن ان یعتبر ... (تعلیقه) الجسم لافعل له بذاته ... .
آغاز ص۲: الطبیعی و هو من الامور العامه للطبیعیات و الکلام فی الجسم هل هو مولف من اجزاء لاتتجزی هو الکلام فی نحو وجوده و کذالک الکلام فی انه هل هو مولف من هیولی و صوره ... .
... تعلیق بیان ان واجب الوجود بذاته لاکثره فیه. واجب الوجود لایصح ان یکون فیه کثره حتی یکون ذاته مجتمعه من اجزاء مثل بدن الانسان او من اجزاء کل واحد منها غیر قائم بذاته کالماده و الصوره ... و لایصح ایضا ان یکون فیها صفات مختلفه فانه لو کات تلک الصفات اجزاء لذاته.
نوع خط:
نوع کاغذ:
نسخ تحریری.
آهار مهره شده ضخیم.
2
1
1
1
1
1
1
در کنار ص۱۶۱ حاشیهای از ملا علی نوری نوشته شده است.
تعلیقهها در این نسخه تقریبا بدین ترتیب هستند: نخست (پس از برگ ۱و۲) مسائل علم طبیعی و قسمت بیشتر مسائل علم النفس٬ سپس مسائل مربوط به علم ماوراء الطبیعه (الهیات به معنی اعم) و در آخر مسائل الهی به معنی اخص (وجود باری تعالی) نوشته شده.نکته جال در این نسخه آن است که در کنار ص۴۶ که پایان تعلیقات مربوط به علم النفس است به عربی چنین نوشته شده: «در اینجا تعلیقات شیخ بر طبیعیات شفا به پایان رسید. پس از این٬ تعلیقات بر الهیات شفا آغاز میگردد». این حاشیهها به همان خطی است که حاشیه علی نوری (ص۱۶۱) به آن خط نوشته و داوری در درستی و نادرستی این سخن منوط به تطبیق دقیق تعلیقات است با طبیعیات و الهیات شفا. (آقای دکتر مهدوی نوشته اند که برخی از تعلیقات را وابسته دانستهاند به نجات (خلاصه شفا) ولی خود این سخن را درست ندانستهاند و در هر حال نوشته کنار ص۴۶ نسخه ما قول مذکور را تایید می کند.)
در کنار صفحه ۱۲۱ فقرهای از اسفار ملاصدرا درباره اتحاد عاقل و معقول به خط وامضا محمد بن علی موسوی تهرانی در ۱۳۲۷ق. نوشته شده.
این نسخه شامل ۷۵۰ تعلیقه است.
آغاز این تعلیقات تقریبا مانند بیشتر نسخهها است اما صفحه اول مربوط به صفحه دوم نیست.
پنج سطر پایین صفحه نخست را خط زدهاند و تمام قسمتی که خط خورده در تعلیقهای دیگر (ص ۱۹-۲۰ نسخه) با تفاوتی اندک در برخی از کلمات آمده. در صفحه نخست جای عنوان «تعلیقه» سفید است.
تعلیقه آخر تا پایان صفحه اول ادامه دارد و به پایان نمیرسد و روی تمام آن خط کشیدهاند.
1
این نسخه در ملک عبدالعلی میرزا معتمد الدوله قاجار بوده که «عبدی» تخلص داشته و یادداشت او بر پشت نخستین برگ نسخه دیده میشود و همو بر کنار ص۱۰۸ نیز حاشیهای نگاشته (درباره علم باری).
نک: ذریعه ۴/ ۲۲۴-۲۲۵؛ قنواتی ص۲۱۹-۲۱؛ مهدوی ص۶۰-۶۴؛ بیهقی، تتمه صوان الحکمه ص ۱۸۷؛ ابن ابی اصیبعه ۲/ ۱۹-۲۰؛ بدوی، ارسطو عند العرب ۱/ ۳۵؛ دانشگاه ۳/ ۲۰۵-۲۰۷؛ سپهسالار ۳/ ۴۵۲؛ دارالکتب ۱/ ۲۴۵.
ماخذ فهرست: مجلد سوم، صفحه ۲۲۶۷-۲۲۶۹.
در بسیاری از کتب فیلسوفان پس از شیخ الرئیس از «تعلیقات» او یاد شده است و در فهرست آثار او که بیهقی ابن ابی اصیبعه و قفطی نوشتهاند به طور صریح کتابی به این نام دیده نمیشود جز در تتمه صوان الحکمه. ولی چند رساله و کتاب یاد شده که میتواند همین تعلیقات یا قسمتی از آن باشد.
۱. تعالیق فی المنطق (بیهقی تتمه صوان الحکمه٬ ص۱۸۹). (بیهقی در تاریخ حکماء اسلام «تعلیقات» و «تعالیق»
۲. تعالیق علقه عنه تلمیذه ابو منصور بن زیلا (ابن ابی اصیبعه ۲/ ۱۹).
۳. تعلیقات استفادها ابوالفرج الطبیب الهمدانی من مجلسه و جوابات له (ابن ابی اصیبعه ۲/ ۲۰) تعلیقات اخیر را به یکی از دو وجه میتوان با تعلیقات جای گفتگو پیوند داد.
الف. اینکه ابوالفرج خود یکی از روایان تعلیقات باشد.
ب. اینکه تعلیقات روایه بهمنیار خود همین جوابها باشد که شیخ به سوالات ابوالفرج داده است. البته این وجه بعید است زیرا ظاهر آن است که تعلیقات مزبور متضمن پرسش و پاسخ است.
آقای دکتر مهدوی و قنواتی درباره تعلیقات شیخ به تفصیل سخن گفتهاند و به خصوص دکتر مهدوی نسخ مختلف آن را به سه دسته (هیئت) تقسیم و با تعلیقات فارابی تطبیق کرده و گفتهاند: «تمام این تعلیقههای فارابی به طور متفرق و گاهی بسیار مفصلتر در نسخههای تعلیقات منسوب به شیخ الرئیس دیده میشود. مثلا تعلیق اول تعلیقات فارابی، تعلیق دوم از تعلیقات ابن سینا است و ... » (علت این امتزاج مکشوف نیست. و آقای دکتر مهدوی نوشته اند با توجه به نسخهای که مصدر است به این سطر : «فهرست کتاب التعلیقات عن الشیخ الحکیم ابی نصر الفارابی و الشیخ الرئیس ابی علی بن سینا بروایه بهمنیار »علت این امتزاج روشن نیست.) به احتمال بسیار قوی (و به گفته آقای دکتر مهدوی مستبعد نیست) این تعلیقات یادداشتهایی است که بهمنیار یا یکی از شاگردان در مجلس درس از گفتههای استاد برداشته است. در صدر یا ذیل بسیاری از نسخههای تعلیقات نوشته شده:«به روایه بهمنیار» و کلمه روایت میتواند هم به معنی گردآوری باشد و هم به معنی انشاء. در صورت نخست تعلیقات به قلم وانشاء شیخ است و گردآورنده بهمنیار یا شاگردی دیگر است و بنابر این نسخ و صورت های مختلف تعلیقات فقط از نظر ترتیب اختلاف خواهند داشت نه از نظر مطالب و عبارات. در صورت دوم تنها مطلب از استاد است و انشاء مطالب و نیز کمیت و کیفیت از شاگردان . در این صورت دائره احتمالات وسیع است و مباحثات شیخ نیز که در نسخه نور عثمانیه به نام «تعلیقات علی روایه اخریة ضبط شده نیز از این دایره بیرون نیست و احتمال میرود صورت و روایتی دیگر از این تعلیقات باشد. البته داوری در این باب منوط است به تطبیق کامل نسخ تعلیقات با یکدیگر و با یکایک مباحثات و همچنین با سایر کتابهایی که در دائره محتملات قرار دادند.