یکی از شارحان طوالع الانوار بیضاوی، زین الدین ابوالحسن علی موصلی معروف به ابن شیخ العربیه و حدیثی (یا دارالحدیثی) است.
؛ وزیری. ۱۶*۲۵ سم. ۱۶۹ ص. ۲۹ س.
1
2
الحمد لله الذی تفردت ذاته بالوجود و البقاء و تقدست صفاته و بعد فان کتاب طوالع (المنسوب) الی الامام العلامه البیضاوی کتاب صغیر الحجم، کثیر العلم...لکن بسبب و جازه لفظه ربما یضعف علی الناظرین فیه فهم مشکلاته...فعن لی ان اشرحه شرحا مشتملا علی بسط موجزه و حل معضله... .
انجام نسخه:...قال- الخامس فی فضل الصحابه الی آخره. اقول یدل علی فضل الصحابه الکتاب و من آذاهم فقد اذانی الی آخر الحدیث و قوله الله الله منصوب بفعل مقدر.
تزئینات جلد:
نوع کاغذ:
تیماجی مشکی رنگ.
سمرقندی ضخیم.
1
2
2
بر پشت نخستین برگ با خطی قدیم نوشته شده «کتاب شرح طوالع الانوار حدیثی» و زیر آن نوشته: «الشارح الشیخ الامام زینالدین ابوالحسن علی المعروف بابن شیخ العربیه الموصلی و هذا الشارح یسمی بالحدیثی علی ما ذکر فی کتاب کشف الظنون». چنین پیداست که نویسنده یادداشت، مردی اهل فضل و دانش بوده و این نسخه را همان شرح حدیثی دانسته است که چلبی از آن نام میبرد. اما هنوز این سوال هست که به چه دلیل نسخه ما شرح حدیثی است.
در برخی صفحات سطوری از کتاب در حاشیه نوشته شده.
در کنار برخی صفحات از شرح اصفهانی نیز فقراتی نقل شده.
ماخذ فهرست: مجلد سوم، صفحه ۲۲۳۳- ۲۲۳۴.
نک: کشف الظنون، طوالع الانوار؛ فهرست نسخ عربی برلین، ش 1790 و 4000؛ ذیل کشف الظنون، چاپ فلوگل، ص 238 «نسخه کتابخانه ایاصوفیه» و ص 308 «نسخه کتابخانه نور عثمانیه» و ص 509 «نسخه کتابخانه سلطان عبدالحمید» و ص 56 «نسخه کتابخانه سلطان محمد».
این شرح با «قال و اقول» است و نگارنده اکنون دلیلی برای شناختن شرح حدیثی ندارد جز نوشتهای کهن در پشت نسخه جای گفتگو. در فهرست نسخ خطی برلین مشخصات آن نوشته نشده و چیزی از آن نقل نگردیده است.
حدیثی ظاهرا منسوب به حدیثه موصل است (معجم البلدان: حدیثه الدجله) و به نظر میرسد که از علمای کلامی قرن 7-8ق بوده است. از امام فخر (د: 606ق) و سراجالدین ارموی متوفی 682ق نقل کرده است (ص 103 نسخه ما).
وی اصول ابن حاجب را نیز شرح کرده و در این کتاب از آن یاد میکند. در پایان مقدمه، در ذیل بحث درباره «نظر» میگوید: این پاسخ جدلی است و ما پاسخ تحقیقی آن را در شرح اصول ابن حاجب آوردهایم (ص 19 نسخه).
نسخهای است بیتاریخ و کهن و چنان مینماید که از اواخر قرن 7 و اوئل قرن 8 است.