آغاز افتاده: ... بر صفحه پر نفخه رخسار رخنه بکرازیدن گراییده که جواهر منثور للالی منظوم ...
انجام افتاده: ... زین گونه که از شادیام هاجر خبرم نیست/ مشکل که خلاص از غم هجران تو گردم ...
نوع خط:
تزئینات متن:
تزئینات جلد:
شکسته نستعلیق.
برخی عناوین و گاه بر فراز رووس مطالب شنگرف.
تیماج قهوهای مجدول به حاشیه گرهی.
ماخذ فهرست: جلد ۴۰/۱، صفحه ۵۶-۵۸.
دانش٬ موسس روزنامه اختر و قنسول ایران دراستانبول بود که همصحبت و همنشین میرزا سنگلاخ در آن شهر شد و کلیه اشعاری که شعرای آن عهد در مدح میرزا گفته بودند٬ جمع آوری کرده و در این کتاب جمع آورده و در همان جا نیز به چاپ رسانیده است. دانش در مقدمه خود از آزردگیاش در تبریز سخن میگوید و سپس در سال ۱۲۷۳ق. تصمیم میگیرد به استانبول برود و با سنگلاخ دیدار میکند و آنجا ماندگار میشود. این میرزا محمد علی سنگلاخ در حدود ۱۱۸۴ق. در خبوشان (قوچان قدیم) متولد شد و به علت عمر طولانی زمان چند پادشاه را از کریم خان تا ناصر الدین شاه قاجار درک کرد. وی مردی شاعر و عارف بود٬ ولی بیشتر به خشنویسی شهره است و در خط نستعلیق استاد مسلم بود و خود را آفتاب خراسان میخواند. مدرس تبریز درباره وی می گوید: « ... او در شعر نیز از استادان عصر خود میباشد٬ بسیار عارف مسلک و درویش نهاد و صوفی منش بود٬ سالها در استانبول توقف داشت و در تمام عمر ازدواج نکرد و صفحه سنگ مرمری که برای روضه مطهر حضرت رسول (ص) تهیه کرده بود ٬ در تبریز میباشد». (ریحانه الادب ۳۹۲/۳) از تالیفات سنگلاخ یکی امتحان الفضلاء و دیگری تذکره الخطاطین و غیره است که اغلب در تبریز به طبع رسیده اند. (نک: تاریخ رجال ایران٬ مهدی بامداد٬ ۱۲۹/۲-۱۳۰) همچنین از اثر دیگر او درج جواهر میتوان نام برد که در این کتاب از آن یاد شده است. برخی از مطالب گرد آمده در این کتاب به قرار زیر است: مقدمه ادیبانه دانش در مختصر شرح حال و علت تدوین این اثر (ص ۱-۱۱).
نامه به سلطان عبدالمجید خان (ص ۱۲).
نامه به صدراعظم٬ عالی پاشا (ص ۱۵).
نامه به شیخ الاسلام (ص ۱۹).
نامه به محمد علی پاشای وزیر (ص ۲۳).
نامه به ابراهیم پاشا (ص ۲۷).
اشعاری از سنگلاخ (ص ۳۱).
نامه به شمس المعالی عارف بلخ (ص ۳۳)؟.
نامه به امیر الاامرا ادهم پاشا (ص ۴۰).
نامه به نظام العلماء (ص ۵۹).
نامه ملا باشی (ص ۶۳).
نامه به صدراعظم علی پاشا که در مدینه نوشته (ص ۶۶).
نامه منشی سفیر ایران به سنگلاخ (ص ۷۵).
چند نامه دیگر به سنگلاخ (ص ۸۴).
نامه ای راجع به کتاب درج جواهر (ص ۹۳).
نامه ای راجع به نظم و نثر (ص ۹۸) و این که سنگلاخ خط زیبایی داشته (ص ۱۰۰).
نثری از صفا (ص ۱۰۱).
نثری از منظر (ص ۱۰۳).
نثری از بیضاء (ص ۱۰۵).
اشعار و نثر ضیاء (ص ۱۰۸).
دو حکایت از کتاب « سحر حلال» (ص ۱۲۶).
اشعاری که از شعرای مختلف به سنگلاخ تقدیم یا ارسال شده (ص ۱۷۸) اما از شاعران نام برده نشده .
همچنین اشعاری است در مدح سنگلاخ با ذکر نام شاعران (ص ۲۵۰).