شهپر طاوس ریاض نعیم حمد و سپاس بیقیاس و شکر و ثنای محکم اساس مبدعی را سزاست و منعمی را رواست... اما بعد مفروض... میدارد بنده مستهام ابن محمدتقی محمدطاهر بیسرانجام خزانهدار سرکار... شیخ الکاملین... صفی المله و الدین طاب ثراه [شیخ صفیالدین اردبیلی، که نسب او را تا امام موسی کاظم (ع) بر میشمارد]... در هنگامی که تولیت روضه مقدسه و تمشیت مهام امور حسنه حظیره منوره بنا بر حسن عقیدت... در کف کفایت جناب... شمس السعاده قمر السیاده محمد مومن بیکا صفوی متولی بود و پای امنیت در دامن فراغت کشیده از سایر مشغولیات مطالعه کتب تواریخ و روایات را گزیده و رجحان داده اوقاف میگزرانید (کذا) تا آن که وقتی در مطالعه جامع الحکایات به نقل دزد و قاضی رسیده از مضمون آن ظاهر و از مشحون آن باهر ساخت که قصهای شیرین و فسانهای رنگین و نمکین در خوان نوالش آراسته در مهمانخانه احسان پیراسته ترتیب داده بودهاند که به مرور ایام جمعی از غارتگران دوران دور از مرام دست تطاول و بیباکی گشاده و روی به غارتگری نهاده به مگس تحریف نادانی و به زنبور تصحیف خوانی ظروف کلمات آن را از اشربه شربت عاری... ساختهاند که متکلم و مستمع را استفاده افاده و استفاضه افاضه متعسر بلکه متعذر بود؛ بنابراین به خاطر فاتر بنده حقیر و مخلص فقیر رسید که همان مضمونی که فی الجمله مفهوم میشد تجدید آن را به نام نامی و اسم گرامی آن مخدوم امجد... که نسب شریفش... به حضرت شیخ بزرگوار منتهی میگردد... به حلیه عبارات شایان، آرایشی و به کسوت استعارات در خور نمایشی داده... مسمی به حکایت خجسته فرجام گردانید و بعضی حکایات و افسانه و روایات که مناسب مقام مینمود در اصل مطلب اضافه و اندراج داد.
در همان مقدمه نوشته: «از آن جمله یکی شیخ اجل شیخ بایزید است که جد اعلی مرحوم مبرور سید معصوم بیگ متولی سرکارات جدیدی آستانه مقدسه متبرکه که واقف سرکارات مقدسات نواب رضوان آرامگاه شاه عباس الحسینی الماضی طیبه الله مضجعه است که والد ماجد مخدوم معظم الیه است» (ص ۱۹۰).
با این قطعه در تاریخ تجدید تالیف کتاب: بحمدالله از یمن توفیق یزدان/ گل باغ طبعم شکفت از نهاد// ریاض روایت مرتب نمودم/ که دست خزان از گلش کوته افتاد// ز اقبال آن سید پاک گوهر/ برویم در فیض اتمام بگشاد// چه تاریخ تجدید این جستم از عقل/ به دریوزه رفتم به نزدیک استاد// خرد آفرین کرد بر کلک فکرم/ بگفتا به قاضی لباس نوی داد
آغاز داستان: بدان که طوطیان شیرین مقال شکرستان محکمه دانش و نغمهپردازان انجمن دارالقضاه بینش و بلبلان خوش آواز ریاض بلاغت سخنوری.
بر تافته به شراکت همدیگر قرار داده تجارت را مایه سودا نموده اوقات میگزرانیدند و تالف به جهت عبرت اولی الابصار و آزمایش طبع افکار به تالیف این حکایات و تجلیب این روایات شکسته بسته به قدر وسع... در دارالسیاسه حکام اهل سیرت احسن خصایص است و باعث تزین مجالس و محافل و السلام علی من التبع (کذا) الهدی. تمت بالخیر و السلامه.
نوع خط:
تزئینات متن:
تزئینات نسخه:
رکابه نویسی:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
نستعلیق.
عناوین و نشانیها شنگرف.
در منشآت و حکایت خجسته فرجام و رساله آخر بین اشعار سه نقطه یا سه ویرگول مثلثی شکل شنگرف.
سطور چلیپا و معمولی.
دارد.
نخودی آهار مهره.
تیماج مشکی با ترنجی هشت ضلعی در وسط و جدول. دو رو. درون قهوهای. یک لا. با مهر ذکر شده در پایین در هر دو طرف جلد. قطر: ۳/۳.
1
نسخه برگ شمار قدیمی دارد که تا ص ۳۲۳ ادامه پیدا کرده.
از مقایسه این برگ شمار با صحافی کنونی نسخه مشخص میشود که برگها جابهجا شدهاند.
3
3
2
1
در ص ۱ مهر مربع و تملکی سیاه شده که از آن تنها کلمه دارالسلطنه اصفهان خوانده میشود.
ص ۱۲ مهر مربع: «لطیف بن ابراهیم...۱۲».
ص ۱۴۴ مهر مستطیل «العبد المذنب... علی».
ص ۲۰۰ مهر مربع کمرنگی به نقش: «لا اله الا الله الملک الحق المبین عبده یوسف».
ص ۴۴۰ دو مهر مستطیل به نقشهای «اللهم صل علی محمد و آل محمد» و «الهی بحق نبی ولی/ ببخشا گناه محمدعلی ۱۱۳۴».
روی جلد مهر صحاف درون ترنج به نقش: «الهی بحق نبی و ولی/ نظر کن سوی محمدعلی ۱۱۷۱» در هر دو طرف جلد.
ص ۱۴۴ وقفنامه بیاض بر اولاد ذکور با تولیت ملا احمد.