بار دیگر بر سر سوز و گدازم داشتی/ در میان راه عشق از راه بازم داشتی
خداوند گیتی نگهدار بادش/ ممالک ستان با دو اقلیم سرای
در کتب تذکرهای که در دست نگارنده است نام و شرح حال این شاعر را نیافتم. از مندرجات دیوان به دست میآید که جوانی دانشمند و شاعری سخن سنج بوده و طبعی بسیار مقتدر داشته و قصیده و غزل را خوب میسروده و اصلا عراقی و منشای اصفهان است، آرزوی رفتن به هند داشته و بدانجا رفته و چندی در آنجا مانده ولی از هند خوشش نیامده و هوای زندگانی در اصفهان در سر وی پیدا شده و در قصیدهای (ص ۴۱۲-۴۱۶) علاقهمندی خود را بدان آب و خاک و ترجیح هر چیز حقیر و مختصر آن بر نعمتهای شریف و مفصل هند گنجانیده و نیز به دست میآید که چندی در توران بوده و ندر محمدخان پادشاه آنجا را مدح کرده (ص ۳۹۴) ولی صله قصیده خود را اجازه رفتن به وطن تقاضا نموده و در قصیدهای که شکایت از روزگار نموده از توقف در بلخ و بدی اخلاق و روحیات اهالی آنجا شکایت نموده (ص ۴۲۵) و به مداحی شاه عباس (ص ۳۶۹) و شاه سلیم (ص ۴۰۶-۴۱۲) پرداخته و قصائدی در وصف فرحآباد و اشرف و نقاط دیگر در این دیوان موجود و علاقمندی خود را نسبت به خاندان پیغمبر اکرم (ص) صریحا اظهار و تشیع خود را علنا بیان میدارد و از آن جمله در این بیت (ص ۴۳۱):
هر کسی بیماری خود را طبیبی جسته است/ دست دامان من و دامان آل مصطفی
و در صفحات ۳۷۸ و ۳۷۹ و ۳۸۷ و ۴۳۹ نیز بر تشیع وی تصریحهایی است و در ص ۴۴۲ ماده تاریخی برای مرگ عموی خود سروده که بیت شامل تاریخ آن این است:
خرد فکر تاریخ آن کرد گفت/ محیط کرم سر بگرداب برد
= ۱۰۲۲
و این نیز عصر و زمان شاعر را به خوبی معین مینماید. در مقطع غزلی (ص ۲۴۳) که بدین بیت شروع شده:
ای خداوند حی سرمد من/ تو بدل کن به نیکویی بد من
گوید: من ترا نام کرده اکبر خویش/ تو مرا خواندهای محمد من
بنابراین نام شاعر محمد و تخلص وی اکبر بوده و شاید اصلا نام وی محمداکبر بوده است.
ظاهرا از خطوط نیمه اول قرن یازدهم هجری است.
نوع خط:
تزئینات نسخه:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
نستعلیق خوب.
صفحات مجدول به طلا است.
دولتآبادی.
تیماجی.
ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه ۱۴۷۱-۱۴۷۳.
از مندرجات دیوان اکبر استفاده میشود که از علوم ادبی و ریاضی و حکمی بهرهمند بوده و در سیر و سلوک قدم گذارده و نسبت به شیخ صفی الدین اردبیلی ارادت میورزیده و اشعار حماسی بسیار دارد و خود را بر دیگر شاعران ترجیح میدهد و از آنها است:
غیر از حکیم غزنی و خلاق اصفهان/ هر کس که هست در نظرم بیبضاعت است
خلاق معنیم ز کمال سخن وری/ خلاق را بمن شرف از اولیت است
نسخه نام برده بالا با اینکه افتادگی دارد شامل در ح ۷۲۰۰ بیت از غزل، ترکیب بند و غزل و قصیده و قطعه میباشد و چنانکه خود اکبر تصریح نموده رباعیاتی هم داشته ولی نسخه این کتابخانه رباعی ندارد.