و بعد اقول و بالله استعین ان الفضل بیدالله و ان الحکمه کنزالله سبحانه تعالی یهب مفتاحه لمن یشاء...
مولف صاحب دره الغواص فی علم الخواص و انوار الدرر فی یضاح الحجر و کتاب شمس اکبر و قمر اکبر است.
نوع خط:
نسخ ریز.
ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه ۱۳۰۱-۱۳۰۲.
نک: ش ۷۲۹ و فهرست نسخ خطی کتابخانه برلن و کتاب تاریخ الفکر العربی و الفهرست ابن الندیم و سایر مآخذ.
در صناعت اکسیر و تراکیب و رموز و موازین این فن و ذکر اقوال و تحقیقات حکما.
جلدکی پس از ملاحظه کتاب المکتسب فی زراعه الذهب بر کتاب الاجساد السبعه ابوعبدالله جابر بن حیان بن عبدالله صوفی طوسی شیمیدان مشهور شرحی مبسوط و مستوفی نوشته و آن را البرهان فی اسرار علم المیزان نامیده است. امام غزالی در سر العالمین جابر بن حیان را از اکابر اصحاب حضرت جعفر الصادق - علیه السلام - شمرده و بعضی وی را از شاگردان حضرت دانستهاند، جابر معاصر برامکه و هارون الرشید بوده و به روایت حاجی خلیفه و ابن ندیم در ۱۶۰ق./ ۷۷۶م. وفات یافته است. کتب کثیره جابر از قبیل کتاب خمس مائه، کتاب اسطقس، کتاب الضمیر، کتاب المائه و اثنی عشره مقاله، کتاب السبعین، کتاب العلم المخزون، کتاب الحاصل، کتاب البحث، کتاب النور، کتاب الصبغ الاحمر، کتاب الروح، کتاب الزیبق، کتاب المائه و اربعه و اربعین فی الموازین از صناعت اکسیر و متعلقات این فن و کهانت و طلسمات بحث میکند، کتاب الاجساد السبعه یا چنان که جابر موسوم داشته کتاب نهایه الطلب و اقصی غایات الارب مبتنی بر ذکر هفت فلز است که در هفت کتاب چگونگی آنها تعریف و تحقیق شده است. در نزهتنامه علایی چنین آمده: «و جعفر صادق رضیالله عنه چند تصنیف کردست در این باب و جنان افتاد که جابربن حیان صوفی اردی (؟) فیلسوف را دید و ببسندید مادرش را به حلال بنشاند از بهر خدمتکاری نه بر وجه تزویج و از هر کونه علم جابر را در آموخت که سخت زیرک و هشیار بود و دریابنده آنکاه او را از بعد مدتی دراز گفت یا جابر امانتی است در کردن من و به ضرورت بباید سپردن و از تو شایستهتر کس ندانم لیکن عهدی خواهم تا با هیجکس نکویی و بوشیده ماند و آن علم کیمیاکری است جابر کفت مرا سخاوتی در طبع است و پوشیده نتوانم داشتن پس یک جندی برین بکذشت دیکر بار معاودت کرد و کفت ناکزیر است که دیکری را نمییابم جابر جواب داد که مرا نیز از کفتن نکزیرد لیکن جندان بکویم و رمزها بنمایم که کس بدان راه نبرد الا از بندکان خدای مخلص مستحق و جون سر برو کشاده شد و او را بیاموخت تصنیفات همی ساخت و عرضه همی کرد و صادق زیاده و نقصان همی فرمود تا قریب سه هزار رساله برآمد از آن جملت کتاب سبعین است هفتاد مقاله و کتاب خواص موازینی هفتاد و یک مقاله و کتاب مائه و اثنا عشر صد و دوازده مقاله و مانند این خرد و بزرک جون صندوق الحکمه و کتاب اثنا عشر و کتاب الاجساد السبعه و کتاب المحررات و آن را فهرستی است و از آنجا معلوم شود و ابوبکر محمد بن زکریای الرازی را جند تصنیف اندرین علمست جون کتاب الاسرار و کتاب اثنا عشر... و بدین حکایت اشارت کند و کوید به مدرسه بغداد بودم و خازن آنجا دعوی داشت بدین علم - مقالت دوازدهم».