خشتی. ۲۰/۵*۱۴/۵سم. ۱۶۰ص (صفحات بدون برگهای سفید اضافی اول و آخر نسخه). ۱۳س.
1
2
(بسمله) سرآمد محسنات کلام ستایش صانعی که خلوت کده تنزیه را وجود او نواخت. و نگارخانه تشبیه را نزول او مزین ساخت و بدیعترین صنایع اقلام درود بر مرسلی که بیان کامل عیار را با نسخه بر سنحید و شعر بلند برکشید... اما بعد التماس فقیر آزاد حسین واسطی بلگرامی شنیدنی است و گوهر چندی که بر یاران عرض میکند خریدنی که این خادم آستان سخن..
... در درالامن اورنگ آباد گوشه گیرم و از خاک آستان فقر سرمه کش دیده ضمیر عمر تنگ مایه بشصت و سه کشیده و آفتاب زندگی بلب بام رسیده حقتعالی خاتمه بخیر گرداند و پروانه بیبال و پر را به شعله دیدار رساند.
نوع خط:
تزئینات متن:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
نستعلیق.
عناوین به شنگرف و گاه جای آنها سفید است.
فرنگی.
تیماجی قهوهای با حاشیه آبطلایی.
1
در آغاز نسخه سه برگ اضافی است و بر پشت و روی یکی از آنها نقش مهر میرزا تیمور شاه (پسر جهانگیر نوه اکبرشاه) و فتحعی شاه، سکه نادرشاه، سکه شاه عالم و قصیدهای از «اسیر» نوشته است.
1
در صدر ص ۱ تملک «حکیم محمد نورالدین» دیده میشود.
ماخذ فهرست: مجلد پنجم، صفحه ۴۱۲۶-۴۱۲۷.
مولف نخست در ۱۱۷۷ق. کتابی به عربی نوشت به نام سهجه المرجان در چهار مقصد که فهرست آن (بنا به نوشته دیباجه این ترجمه) این است:
مقصد اول. ذکر هندوستان بهشت نشان از کتب تفسیر و حدیث.
مقصد دوم. احوال علماء هند، آنان که صاحب آثارند.
مقصد سوم. بعضی از صنایع بدیع هندی و مکمل علم بدیع تازی با صنایع بدیع هندی.
مقصد چهارم. فن نایکاهید که ماهیتش به جای خود بیان شود.
بلگرامی پس از پرداختن رساله عربی در چهار «مقصد» به درخواست دو تن از دوستان نزدیکش میرعبدالقادر اورنگ آبادی متخلص به مهربان و صدیق لاله لچهی متخلص به شفق، در ۱۱۷۸ق. دو مقصد اخیر این رساله را به فارسی ترجمه کرد و غزلان الهند نام نهاد.
این ترجمه دارای یک مقدمه و دو «مقاله» است. مقاله اول بیان صنایع بدیعی در چهار فصل:
در دیگر بخشها نیز از اشعار شاعران معروف و غیرمعروف و نیز از سرودههای خود بگواه آورده. مولف در پایان کتاب (ذیل فصل ۴ از مقاله ۲) سرگذشت خود را به اجمال یاد کرده و به طور خلاصه آن این است در یکشنبه ۲۵ صفر ۱۲۱۰ق. در محله میدانپوره واقع در بلگرام تابع صوبه «اوده» از سرزمین یورپ متولد شده و نسبتش به عیس بن زید بن علی بن الحسین (ع) ملقب به (موتم الاشبال) میرسد و دائمی او سید محمد میربخش و وقایعنگار پادشاه دهلی بود، او نزد این چند تن درس خوانده است: میر طفیل محمد، میر عبدالجلیل (استاد لغت و حدیث و سیر نبوی و فنون ادب) میرسید محمد فرزند میر عبدالجلیل (عروض و قوافی) شیخ محمد حیات (که در مدینه صحیح بخاری تدریس میکرده) شیخ عبدالوهاب طیطاوی (که در مکه به شاهجهان آباد، اکبرآباد، اله آباد و دکن و سیوستان و حجاز سفر کرده و در اواخر زندگی خویش (سن ۶۳ سالگی) که این کتاب مینوشتند در اورنگآباد اقامت داشته است.