تعالیت یا ذا العرش الاعلی و ما اعظم شانک... و بعد فیقول الفقیر... لما کان اجل العلوم بیانا و اوثقها تبیانا هو علم الهیئه...
و اما محدب الفلک الاعظم فلا یعلمه الا الله تعالی و فی بعض النسخ و لنختم الکتاب هیهنا حامدین لله تعالی و مصلین علی نبیه المصطفی و علی آله الطیبین الطاهرین و حسبنا الله و نعم الوکیل.
نوع خط:
تزئینات جلد:
نوع کاغذ:
نستعلیق.
تیماج عسلی.
اصفهانی.
1
پشت برگ آغاز، برگ الحاقی نسخه، غزلی از محمد طباطبایی با تخلص سهیل به خط خودش دیده میشود. اینک آن غزل: مرا نمانده دلی ز احتمال بار غمت که در کف آرم و سازم نثار بر قدمت، نهام به تن ز هوایت روان نه در بر دل بحیرتم چه به کف بهر پیشکش نهمت، به دادن دل و جان گر یکی اشاره رود مرا هواست که فرمان بجان و دل برمت، بغمزه دل بری و جان بگفته بازدهی فدای غمزه عاشق کش و مسیح دمت، نگویمت مه خلخ ندانمت بت چین به سرو کاشمری پس چه سان بیان کنمت، همه ز پرتو لطفت بسایه طوبی منم همین که ندیدم بدهر جز ستمت، سهیل را شده روز سپید شام سیاه از آنکه گشته گرفتار زلف پر ز خمت.
1
پشت برگ آغاز، تملک سید محمد طباطبایی مورخ ۱۲۸۶ دیده میشود که در آن تخلص خود را سهیل ذکر کرده است.
نک: الذریعه، ۴/ ۴۰۹؛ فهرست، ۱۹/ ۸۹.
ماخذ فهرست: جلد ۱/۲۴، صفحه ۲۶۹ - ۲۷۰.
شرح مزجی است بر تذکره نصیریه خواجه نصیرالدین طوسی که شارح مورخ ۹۳۲ از شرح پرداخته است.