یکی از شیوه های کهن تفسیر قرآن کریم، تفسیر روایی است که همزمان با نزول وحی پا به عرصه نهاده و بر پایه روایات صادره از ناحیه معصومان (ع) شکل گرفته است. اندیشمندان و مفسران این روایات را یکجا گرد آورده و تفاسیر روایی را سامان داده. هرچند روایات این منابع تفسیری نزد مشهور عالمان و مفسران مقبول و پذیرفته است اما نکته مهم قبول بودن تفسیر بر پایه روایات است. در بین اندیشمندان و مفسران درباره شیوه کاربرد این روایات در تفسیر روش واحدی وجود ندارد، اما بسیاری از این تفاسیر، صرفا گردآورنده روایات بودند و بعضا به دسته بندی و موضوع بندی همین احادیث گردآوری شده اکتفا کرده اند و خود هیچ عقیده ای جز تشخیص روایات مناسب با آیات نداشته و به دست بندی، روشن داشت و ارزیابی روایات و رفع تعارض میان آنها نپرداخته اند و بر آن نبوده اند که تفسیری روان، منسجم و روشمند بر پایه روایات ارائه دهند. افزون بر اینکه درباره پاره ای از آیات هیچ روایت تفسیری نیاورده اند. از این رو بازنگری میراث روایات تفسیری بایسته و ضروری است. این پژوهش سر آن دارد که با گونه شناسی، شرح و ارزیابی سندی و متنی روایات تفسیری ذیل سوره حجر را انسجام بخشیده کفایت ها و کمبودهای آن را برنماید و آنگاه با محور قرار دادن برآینده روند پیش گفته، بهره جویی از واژه شناسی و مراجع به نظریات و آرای مفسران برای تکمیل و پرکردن خلأ ها، تفسیری روان، منقج و منسجم ارائه دهد. به طور کلی 286روایت در تفسیر سوره حجر از دامنه منابع مورد استفاده گرد آمده است که این تعداد، 206روایت ازمنابع شیعی و 80 روایت نبوی از منابع اهل سنت است. در یک نگاه آماری به روایات این سوره، به طور کلی می توان از نظر گونه شناسی و سندشناسی، فراوانی روایان را به شرح زیر برشمرد: 26 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 12 روايت در ایضاح لفظی؛ 129 روایت در ایضاح مفهومی؛ 38 روایت در بیان مصداق؛ 23 روایت در بیان لایه های معنایی؛ 9 روایت در استناد به قرآن؛2 روایت در بیان اختلاف قرائت و 5 روایت در پاسخ گویی با قرآن . در این شمارش، 4 روایت بیانگر فضایل سوره و 25 روایت ترکیبی از دو یا چند گونه تفسیری هستند. 13 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. اگر بخواهیم فراوانی این گونه های روایی را به تفکیک روایات شیعه و اهل سنت به نسبت بین آن ها به دست آوریم، در روایات شیعه این آمار به شرح زیر است:17 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 8 روایت در ایضاح لفظی؛ 88 روایت در ایضاح مفهومی؛ 25 روایت در بیان مصداق؛22 روایت در بیان لایه های معنایی؛ 5 روایت در استناد به قرآن؛ 2 روایت در بیان اختلاف قرائت و 5 روایت در پاسخگویی با قرآن است. در این شمارش، 4 روایت بیانگر فضایل سوره و 23 روایت ترکیبی از دو یا چند گونه تفسیری هستند. 7 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. در روایات اهل سنت نیز این آمار به شرح زیر است: 9 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 4 روایت در ایضاح لفظی؛ 41 روایت در ایضاح مفهومی؛ 13 روایت در بیان مصداق؛1 روایت در بیان لایه های معنایی و 4 روایت در استناد به قرآن. در این شمارش، 2 روایت ترکیبی از دو یا چند گونه تفسیری هستند. 6 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. با توجه به آمار استخراج شده می توان گفت روایات نبوی اهل سنت در تفسیر این سوره مبارک، کمتر از یک سوم است و بیش از دو سوم روایات تفسیری این سوره متعلق به شیعه است. اما در مورد نسبت فراوانی گونه های محتوایی در روایات هر دو فرقه می توان گفت: تقریبا هر یک از این گونه ها نسبت یک دوم برقرار است و روایات شیعه در هر یک از گونه ها دو برابر روایات اهل سنت است. در این نسبت، «ایضاح مفهومی» بیشترین آمار را در میان گونه های محتوایی روایات به خود اختصاص داده است. در برآورد فراوانی روایات بر اساس ارزیابی سندی، 21 روایت صحیح؛ 3 روایت موثق؛ 1 روایت حسن و 254 روایت ضعیف هستند . 7 عبارت نیز از تفسیر قمی وجود دارد که قابلیت سودشناسی ندارند، چرا که روایت نبوده و عبارات تفسیری مفسر هستند.